سلام دوم من به نانسي عزيز:
از انتهاي غصه ي بيدادگر،سلاماز جفت پاي خسته ي بي همسفر،سلاماز خنده اي كه مرد در اندوه مرگ صبح،از نور سرد شب زده ي بي ثمر،سلاماز داغ عشق بر دل شيداي سوخته،از گامهاي گمشده ي در به در،سلاماز ابر خشمگين كه نفسهاي رعد و برق،مي ريزد از لبان ترش مستمر، سلاماز چشم خيس چشمه به پاي درخت سرو،از اشك گرم ديده به وقت نظر،سلام از باد تند و تيزكه چون باد مي دود،از او كه نيست از قدمش خسته تر،سلاماز لابلاي سينه ي زندان نماي عقل،از قلبهاي وحشي فريادگر، سلاماز ابروي نگار كه از عشوه مي خمد،از آسمان چهره و چشمان تر،سلامنشنيد كس،سلام من و پاسخي نگفت،از پاسخ سلام بيا در گذر،ســـلام!!
مرسي نازنين...نمي دونم شايد بهترين كاري كه تا حالا تونستم انجام بدم از بين بردن همون وب بود....بهر حال.فعلا كه در جوار اين شاعر هنرمند هستيم ...............مرسي از اين همه مهر و توجه ات