به نيروي انتظامي دستور تير نمي دهند، چرا که از سرپيچي سربازاني مي ترسند که خود در ميآن جمعيت آشناياني دارند و در ميانِ محل آبرويي. پس کاشتنِ گلولهي جهل و ستم بر اندامِ مردمانِ اين وطن بر عهدهي مزدورانِ بي هويتي مي افتد که دين و شرف به قدرت فروخته اند.
دخترکي ندا نام، که نه سلاحي در دستانِ نرمِ خويش داشت و نه نارنجکي در جيب، طعمهي گلولهي اراذلي مي شود که پشتشان به حمايت دستگاهِ مخوف و نظارتگريزِ امنيتي گرم است. او البته تنها نبود که شمارِ شهداي راهِ آزادي و آزادگي از چند ده انسان گذشته است. ستاد مهدي کروبي شهادتِ اسفبارِ اين دخترِ ميهن و باقي معترضين صلحطلب را به تمامي هموطنان تسليت مي گويد. به اميدِ آن روز که ستمپيشگان در بارگاهِ عدلِ و پيشگاهِ وجدان ملت به سزاي عملِ خويش برسند و طنينِ نداي آزادي در سرتاسرِ ايران بپيچد.
در اينجا قسمتهايي از يادداشتهاي وبلاگهايي را که به اين فاجعه انساني پرداخته اند مي آوريم.