من دلم مي خواهدخانه اي داشته باشم پر دوستکنج هر ديوارشدوستهايم بنشينند آرامگل بگو گل بشنوهرکسي مي خواهدوارد خانهء پر عشق و صفاي من گردديک سبد بوي گل سرخبه من هديه کندشرط وارد گشتنشست و شوي دلهاستشرط آن داشتنيک دل بي رنگ و رياستبر درش برگ گلي مي کوبمروي آن با قلم سبز بهارمي نويسم اي يارخانهء ما اينجاستتا که سهراب نپرسد دگرخانهء دوست کجاست؟
عيدتونم مبارك
البته بايد بگم تولد هزار سالگي تو برات جشن بگيرن