من تموم قصه هام قصه توستاگه غمگينه اون ازغصه توستيه دفعه مثل يه آهو توي صحراها رميديبس که چشم تو قشنگ بود گله گرگ رو نديديدل نبود توي دلم تورو گرگا نبينناونا با دندون تيز به کمينت نشيننالهي من فداي تو چه کار کنم براي تواگه تو اين بيابونا خاري بره به پاي تو يه دفعه مثل پرنده قفس عشقو شکستيپر زدي تو آسمونا رفتي اون دورا نشستيدل نبود توي دلم گم نشي تو کوچه باغاغروبا که تاريکه نريزن سرت کلاغانخوره سنگي به بالت پرت نشه فکرو خيالتمن تموم قصه هام قصه توستاگه غمگينه اون از غصه توست يه دفعه مثل يه گل رفتي تو دست خزونسيل بارون و تگرگ ميومد از آسمونبردمت تو گلخونه که نريزه رو سرتکه يه وقت خيس نشه يخ کنه بال و پرتنشکني زير تگرگ نريزه از توي برگمن تموم قصه هام قصه توست يه دفه مثل يه شمع داشتي خاموش ميشدياگه پروانه نبود تو فراموش ميشديآره پروانه شدم که پرام سوخته شهتا آتيش دل تو به دلم دوخته شهکه بسوزه پرو بالم که راحت شه خيالمدارم از تو مينويسم تو که غم داره نگاتاگه دوست داشتي بگو تا بازم بگم براتاونقده ميگم تا خسته شمبا عشق تو شکسته شم