دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نميبينمدلي بي غم کجا جويم که در عالم نميبينم
دمي با همدمي خرم ز جانم بر نميآيددمم با جان برآيد چون که يک همدم نميبينم
مرا رازيست اندر دل به خون ديده پروردهوليکن با که گويم راز چون محرم نميبينم
خدايا اگر دوزخت فرداست.....چرا من الان مي سوزم؟؟؟
ميناي تنها