• وبلاگ : رهاتر از پرنده
  • يادداشت : .
  • نظرات : 220 خصوصي ، 1989 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    116   117   118   119   120    >>    >
     

    هميشه سلام...

    نازنين خانوم از مهربوني و نصيحتتون ممنونم...

    دوستاي خوبم از شما براي تمومهئ مهربونيتون سپاسگذارم..

    ارادتمند همه ي شما شايا تجلي

    سلام داداش شايا .. خوبي ؟؟؟؟ يه سري بهم بزن دلم تنگ شده .... منتظرتم.....
    نانسي زلزلههههههههههههههههه وارد ميشوددددددددد......****************وب لاگ نانسي امروز اپ ديت ميشودددددددد............فعلا ....جيغوليييييييييييييييي
    بالاخر ه درست شد جيغوليييييييييييييييييييي
    گريههههههههههههههههه ...كمككككككككككككك.......اقا بخدا من ادرس پرشين اينجا ثبت ميكنممممممممممممم ....مدير پارسي بلاگ گفته ..كه قسمت رمز رو غير فعال كن تيكش رو پاك كن من اين كار رو كردم اما باز ادرس پارسي بلاگ ثبت ميشه ...گريههههههههههههههههههههههههههههههههه ....جيغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
    + نرگس مست 
    صبح خوبي داشته باشي همراه با يك دنيا پرواز عاشقانه
    + نرگس مست 
    شاياي عزيز. سلام مخصوص برادرم را برايتون مي فرستم. دوستتون داريم.
    + نرگس مست 
    خاطرم هست

    که روزي با خود مي انديشيدم

    خوب مي شد

    اگر مي رفتي ، زيرا

    در اين صورت مي توانستم

    کارهاي مهمي را به انجام برسانم

    از هنگامي که

    رفته اي

    هيچ کاري نکرده ام

    چرا که

    هيچ کاري به اندازه بودن با تو

    مهم نيست

    بارانـــــــي بايد ...

    همه چيز گاه اگر کمي تيره مي نمايد...

    باز روشن مي شود ، زود

    تنها فراموش مکن اين حقيقتي است

    باراني بايد ، تا که رنگين کماني برآيد

    و ليموهايي ترش تا که شربتي گوارا فراهم شود

    و گاه روزهايي در زحمت

    تا که از ما ، انسانهايي تواناتر بسازد.

    خورشيد دوباره خواهد درخشيد ، زود

    خواهي ديد.

    If every things being to look

    a little cloudy…

    they’ll get better soon.

    Just remember that it’s true:

    It takes rain to make rainbows,

    Lemons to make lemonade,

    and sometimes it takes difficulties

    to make us stronger and better people.

    The sun will shine again soon…

    you’ll see.

    پدر خوانده


    ميان من و مرگ، پرچين سبزي ست
    که پيچک کهنه اي آن را مي پوشاند
    هر بار که از کنار آن رد مي شوم
    شاخه هاي انبوه را کنار مي زنم
    تا آن را بهتر ببينم
    ولي آفتاب، چشم هايم را کور مي کند
    برگي را باز مي کنم
    و چون کف بيني کهنه کار
    بر خطوط در هم آن خيره مي شوم
    صدا نمي آيد

    و من از خود مي پرسم:
    " چه کسي اين پيچک را کاشته است؟ "
    و پيش از اين که رهگذران ِ ديگر
    مرا انگشت نما کنند
    گرد لباس خود را مي سترم
    و به راه خود مي روم

    تو را من چشم در راهم

    شباهنگام که مي گيرند در شاخ تلاجن

    سايه ها رنگ سياهي وزان دلخستگانت راست اندوهي فراهم

    تو را من چشم در راهم

    شباهنگام در آن دم که بر جا دره ها

    چون مرده ماران خفتگانند

    در آن نوبت که بندد دست نيلوفر به پاي سرو کوهي دام

    گرم ياد آوري يا نه...

    من از يادت نمي کاهم

    تو را من چشم در راهم!
    To ra chashm dar raham

    آينه ام براي ديدنت

    در ازدحام سنگ و سيمان

    به تو

    و نگاه آسماني ات مي انديشم

    از نزديک ترين نقطه تا تو

    فاصله اي است ، بسيار

    مادرم مي گويد :

    تو ديدني نيستي

    اما ،

    چشم هايت در قاب خاطرات من

    نشسته است

    و آب

    آينه اي شده براي ديدن تو

    اما مي ترسم

    شيطنت ماهي ها ، تو را از من

    بگيرد .

    لائوتزه مي گويد : شبي به خواب ديدم که پروانه ام ، حال نمي دانم

    انساني هستم که خواب پروانه مي بينم يا پروانه اي هستم که خواب

    انسان مي بيند.

    سلام خوبيد دوستان ... بازم ياد و خاطر عزيزان از دست رفته بم را تدايي كردين و مارو به خود آورديد از همين جا براي تمامي از دست رفتكان بم آرزوي مغفرت و بخشش از در گاه خداوند دارم و براي بازمانگانن آنان صبري عظيم آرزومندم و آميدوارم روز به روز از اين مشكلات زيادي كه در سر راه اين عزيزان قرار گرفته كاسته بشه و

    امروز از ديروز موفقتر باشند در آخر هم براي شما عزيزان و تمامي مردم عزيز كشورمان آرزوي موفقيت و شادي مي كنم ياحق

     <    <<    116   117   118   119   120    >>    >