• وبلاگ : رهاتر از پرنده
  • يادداشت : .
  • نظرات : 220 خصوصي ، 1989 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    111   112   113   114   115    >>    >
     
    + سكوت 
    ترا ديدن ، صدايت را شنيدن
    ترا ديگر مگر در خواب ديدن

    ترا در اشك بي تاب شبانه
    چو مه در انعكاس آب ديدن

    ترا آخر مگر در آه و در ياد
    ترا زين پس به آه از دل كشيدن

    ترا در لذت شيرين يك خواب
    به بيداري خيالت پروريدن

    ترا در خواب غرق بوسه كردن
    سحر آهي ز حسرت بركشيدن

    ترا چون قطره ي شبنم به گلبرگ
    شراب از ساغر رويت چشيدن

    ترا چون غنچه ، پيراهن دريدن
    همه عطر تنت در جان كشيدن

    ترا در شوق آغاز بهاران
    مثال قطره ي باران چشيدن

    ترا هر لحظه هر جا ياد كردن
    به يادت لحظه ها را شاد كردن

    و بي پروا چو پروانه ز آتش
    جسورانه به آتش ها پريدن

    چرا پرواي اشك عاشقت نيست ؟
    خدا را . . . ديده ات دريا بديدن

    چرا بي تابي دل باورت نيست؟
    دلت در سينه ات بي تاب ديدن
    + سكوت 
    شايد اون جاست که وقتي مي رم مي بينم ماه خودشو تو دشت آسمون
    پهن کرده و دست آرزوهاي يه آدم غريب تو کوچه پس کوچه هاي ديار
    غربت ؛ دوباره به دستش اومده و اون داره تو جنگل آدماي جورواجور
    قدم بر مي داره تا شايد بتونه يه پناهگاه
    پيدا کنه که مبادا دوباره گمش کنه
    + سكوت 
    شايدم اون جاست که وقتي از اين دنيا خسته مي شم و دلم مي خواد
    که از تمامي متعلقاتش فرار کنم و به غم و غصه و دلتنگي فکر
    نکنم....يه قطره کوچولو روي پرده ي چشم هامو مي پوشونه و بعد از
    چند لحظه مي ياد پايين و گونه ام رو خيس
    ميکنه.... نمي دونم
    + سكوت 
    بهشت ساده اون جاست که پسرکي کنار تابوت نشسته و با پدرش
    خلوت مي کنه
    + سكوت 
    بهشت ساده اون جاست که يه بچه گوشه ي دامن مامانشو مي گيره و با
    خنده اين ور اونور مي دوه
    اون جاست که که پلک هاتو رو هم ميذاري و مي ري تو يه خواب ناز و
    وقتي که بيدار شدي ستاره ها رو مي بيني که دور ماه حلقه زدن
    ولي بهشت ساده ي من کجاست؟
    + سكوت 
    بهشت ساده جاييه که وقتي پيرزني دستاي نيحفش رو عکسي قديمي مي
    کشه يه قطره اشک يواشکي از چشماش مي ريزه پايين و قلبش پر از
    شادي مي کنه
    + سكوت 
    بهشت ساده جاييه که وقتي پيرزني دستاي نحيفش رو عکسي قديمي مي
    کشه يه قطره اشک يواشکي از چشماش مي ريزه پايين و قلبش پر از
    شادي مي کنه
    + سكوت 
    بهشت ساده اون جاست که يه دختر عاشق گمشده شو از دريا مي خواد
    و دريا با تمام سخاوتي که زير موج هاش قايم شدن؛اونو به دخترک پس ميده
    + سكوت 
    بهشت ساده کجاست؟
    بهشت ساده يه درياست واسه يه رود که به اتفاق چندتا رود ديگه با
    کلي ذوق و شوق تبديل يه اقيانوس مي شن

    نخستين بار که از خاکسترينه نوشتم راهي را به پيمودن آغاز نمودم که هر چند تنها مي نمود اما با همرهي دل نگه دار خوبان مهربان به مسيري شيرين بدل گرديد و اينک تنها از کلبه اي به کلبه ديگر طلوعي دوباره را خواهم چشيد ؛ در خاکسترينه پارسي بلاگ ، خورشيد طلوعي ديگربار باش ...

    سلام...............خوبي شايا ....
    + زيتا 
    سلام.صداي قشنگي داري.دوباره ميام.
    واي كه ديگه فكر نكنم هيچ بلاگي بتونه به اين بلاگ برسه . 299 تا كامنت . يكي از يكي قشنگتر و قشنگتر از همه اونها شعرهاي قشنگ خودت . خسته نباشي . دمت گرم

    هميشه سلام...

    آقاي راد ترانه ي زيبا و با احساسي بود...

    اميدوارم هميشه موفق باشيد

    هميشه سلام...

    توكاي مهربون...

    من براي دوستاي اينترنتي ايميل نمي دم فقط برا ي خواننده هاي ترانه هايم... شعر هايم رو مي فرستم

     <    <<    111   112   113   114   115    >>    >