• وبلاگ : رهاتر از پرنده
  • يادداشت : .
  • نظرات : 220 خصوصي ، 1989 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    121   122   123   124   125    >>    >
     

    چند اسب در عكس زير مي بينيد؟

    چند اسب در عكس زير مي بينيد؟

    لطفا چند لحظه صبر كنيد تا تصوير زير شروع به چرخيدن كند.سپس به مدت يك دقيقه به وسط تصوير خيره شويد بدون اينكه چشمان خود را حركت دهيد.آنگاه ناگهان نگاه خودرابه پشت دستتان بدوزيد.آيا زير پوستتان چيزيست؟

    يك سازه عجيب

    سلام دوست عزيز. خيلي دلم مي خواد بيشتر با شما آشنا شم . موفق و هميشه خندون باشين . يا علي

    اين فيل چند تا پا داره؟

    آيا مي توانيد نقاط سياه را بشماريد؟

    شايا جان اينم عكس جديد . آقاي لعنتي

    و زمين لرزيدن گرفت ... آسمان شعرمان فرو ريخت بر سر آدميان ... شاخه ي پير درخت زندگي خرد شد ... و شكست روي خاك انبوه واژه ي هستي ... بم لرزيدن گرفت ( سارا )
    سلام .....حالا اين شد . چون اسم . من توش بود . :::::::::: آقاي شايا نميدونسته / اين يگانه من هستم كه عمو پورنگ گفته.....بهر حال . يگانه خانم داره جهاني ميشه :))))))))))
    ",null,"width=600, height=500, scrollbars=yes, resizable=yes");" href="java:void(0)">پيام هاي ديگران ))

    جمعه، 4 دى، 1383

    جهت اطلاع يگانه و همه دوستان در خارج از کشور

    از امروز به مدت يک هفته
    به مناسبت تولد امام رضا (َع) و ميلاد حضرت عيسي مسيح
    صبحها از ساعت ۱۱ صبح به وقت تهران از جام جم يک اروپا
    شبها از ساعت ۹ شب به وقت تهران از جام جم دو آمريکا


    من و داداشي برنامه زنده داريم
    اگر دوست داشتيد نگاه کنيد

    البته برنامه ما در شبکه يک داخلي هم که شنبه تا چهارشنبه بعد از اذان مغرب پابرجاست

    PURANG.BLOGFA.COM

    كليك كنيد
    ... مسعود فردمنش

    مي خواهم که بخندي!.......

    مي دونم دلت تنگه و اون قدر مو ضوع براي گريه داري که جايي براي

    خنده نمونده مي دونم خيلي خسته اي و اونقدر در تکا پو بوده اي که خنده

    يادت رفته. ولي من مي خوام که تو بخندي چون زياد و خيلي زياد گريه

    کرده اي .چون بايد به زندگي ادامه بدي؛چون غم و شادي همزاد و همراه

    هم هستند؛ مي خوام براي خنديدن تو بهانه اي پيدا کنم .چه بگويم يا چه

    کنم که تو بخندي؟ وقتي تصور ميکتم قراره چه کسي رو بخندونم از خودم

    شرمم مياد....حتي اگر خودم گريه ام بگيره مي خوام تو بخندي.شايد براي

    خنده تو هم گريه کنم؛ گريه اي از سر شوق گريه اي به احترام بزرگواريت و

    گريه اي براي اندوه پنهاني که در دل پاک و مهربونت است.

    بخند.......مي خوام تو بخندي باور کن او حادثه تموم شد ولي زندگي

    تموم نشده زندگي هنوز ادامه داره بايد اميد داشت تو بايد بخندي تو

    بايد با اميد آشتي کني تو بايد پايدار باشي و پايدار بماني

    بخند به احترام :

    قلب مهربون مادر

    دستان پر محبت پدر

    بخند بم منتظر توست زندگي دم در نشسته مي خواهد که

    همرا هش باشي پس پاشو و اميدوار باش

    http://www.en11.persianblog.com

     <    <<    121   122   123   124   125    >>    >