• وبلاگ : رهاتر از پرنده
  • يادداشت : .
  • نظرات : 220 خصوصي ، 1989 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    101   102   103   104   105    >>    >
     

    دوست من اينقدر برات عكس ميذارم امشب تا خودت اعتراف كني تنها نيستي.

    ميدوني چيه اين دوتا مثل دو تا دوست خوب ميمونن.

    خب دوست كه از دست دوست ناراحت نميشه ميشه؟

    تازشم اقا شايا ببين چه عكساي قشنگي برات ميذارم.

    از بس خوبي.

    ببين ديگه دوست ندارم حرف از تنهايي بزني.

    تازشم تو نميتوني من از مسئوليتم كه چندي پيش بهم واگذار شد بركنار كني

    كي گفته تو تنها شدي.

    فكر بيخودي نكن.

    هر جا باشي و نباشي همه بچه ها اول دوستت دارن.

    دوما كسي كه اين همه طرفدار داره هيچ وقت تنها نميشهو

    نازنين اين عكس براي تواه.

    ولي تو تنههههههههههههههههههههههههههههههههها نيستي. هيچ وقت

    هميشه سلام...

    همراز خوبم... و دوستاي گلم

    من كاملا تنها شدم...

    و مطمئنم كه شما راضي نيستيد كه من بخوام دست از كارهايي كه هر روز برام معينه شده... دست بردارم...

    و ديگه نتونم براي شما مهربوناي عزيز كتاب بنويسم و ترانه بگم

    و بيايم براي گلاي خوبم كامنت بذارم اما كمي صبر كنيد كه چند تا دوست خوب پيدا بشه كه مديريت و اداره اينجا رو به عهده بگيرند و من فقط ناظر و هميشه به عنوان كسي كه ميام و به دوستاي خوبم گاهي وقتا سر مي زنم باشم...

    البته از اينكه كم لطفي منو مي بخشيد و بازم به ديدنم ميايد...

    يه دنيا ممنونم... يه دنيا ممنونم.... يه دنيا ممنونم....

    منو بخشيد...

    البته دوستاي گلم هنوز گاهي وقتا به يه جا هايي سر مي زنن اما ديگه خيلي كم انگار كه نيستن

    مهربوناي خوبم نمي دونيد چقد دلم مي خواد ترانه هايي كه براتون نوشتم رو يكي براي شما بنويسه و تو كامنتاتون بذاره...

    اما حيف كه كسي نيست كه بهم كمك كنه....

    ارادتمند شما مهربوناي خوبم : شايا تجلي 13 / 10 / 83

    ناسي عزيزم . ممنونم . از سلام قشنگت .

    عزيززززززززززززززززززززززززززززززمي

    تا ديداري دوباره

    شب و روزت به خير

    «من غم فروش دوره گردم

    و با شادي بيگانه ام ،

    تنهايي را دوست مي دارم

    و هم راز و هم آواز نامراديهايم ،

    از دنيا گريزانم و از كامرانيها چيزي نمي دانم ./

    من غم فروش بي خانمانم و عشق را نمي شناسم ،

    خاكستر ِ پروانه‌ي سوخته بالم

    و ديگر اشك شمع را دوست ندارم ،

    ديوانه اي زنجير گسسته ام

    و آرامش نمي يابم ./

    من گورستان سرد و خاموش عشقي پر شكوهم

    و مظهر وفا ناديدگانم ،

    پرنده اي بي بال و پرم

    و نمي دانم چه سان در آسمان نيلگون شاديها پرواز كنم ./

    من ستايشگر پروردگارم

    كه تمام غم ها را به من ارزاني داشت

    تا تاجر يكه تاز و بي رغيب غم در دنيا باشم ./

    من غم فروش بي آزارم

    و غم را با اشك چشم مبادله مي كنم ... »

    باز اينجا هستم و قرار است که بنويسم.

    چرا که باران باريده است....

    و مرا افسون مي نمايد... باران...

    چه تعبير زيبايي است از تو...

    و من..حتي اگر خفته ترين دانه باشم .

    اگر بار سنگين صخره اي بر روي سينه ام باشد..

    با تو خواهم شکفت..عزيزترين...

    هميشه عليك سلام.

    اميدوارم روز خوبي رو به پايان رسونده باشي .

    بهترين دوست من

    مهربونترين دوست

    + دنيا 

    تو از من گرفتي...شبهاي پرستاره ام را

    روز هاي افتابيم را

    خنده هاي خوش ندانستن را

    تو از من گر فتي ...خاطرات تنهاييم را

    گوشه خلوت روز گارم را

    سرزمين راز هايم را

    تو از من گر فتي ...احساس بودن را

    رازهاي شبانه ام را

    طعم خوش سر خوشي را...(دنيا)

    سلام . وبلاگ بسيار زيبا و گرمي داريد. واقعا نوشته هاي زيبايي داريد فروغ (يگانه) الكي تعريف نمي كرد. با آرزوي موفقيت
    + دنيا 

    بايد بروم؟؟؟

    بايد بروم...و با تمام خواستن هايم خدا حا فظي كنم

    بايد باغ ارزوهايم را طمعه حريق كنم

    بايد تمام يادگاريهاي با تو بون را در صندوقچه وجودم پنهان كنم

    چه بوي غريبي..چه احساس عجيبي

    بروم....به كجا؟؟؟

    به كجا بايد بروم...به گورستان خا طرات

    رفتن من از روي كوچه هاي ذهن تو پاك مي شود

    ماندن من در خانه مه الود وجودت كم رنگ مي شود

    چه احساس غر يبي

    چه اشفتگي اعظيمي

    چه دلمردگي عجيبي..........(دنيا)

    سلام مادر خانمي من اينجامممممممم جيغولييييييييييييييييي
    نسترن هم كه اينجاست.............سلام گلم........ نسترن همزمان 500 امين كامنت رو گذاشتيم ديدم سخت لود شد...كار تو بوده پس!!!
     <    <<    101   102   103   104   105    >>    >