• وبلاگ : رهاتر از پرنده
  • يادداشت : .
  • نظرات : 220 خصوصي ، 1989 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    96   97   98   99   100    >>    >
     
    + سكوت 

    فرم اشتراك داده اي

    آمدم كه مشترك شوم

    توي صفحه نيايشش

    پر ز رقص شاپرك شوم

    + سكوت 

    حرف هاي تو شنيدني

    دلپذير و خوب و ماندني ست

    از سروده هاي ناب تو

    اين مجله شاد و خواندني ست

    + سكوت 

    برگ برگ اين مجله را

    هر كه عاشقانه خوانده است

    در كنار تو نشسته است

    تا هميشه با تو مانده است

    + سكوت 

    قلب هاي ما مجله است

    سردبير خوب آن توئي

    صاحب امتياز نشر آن

    تا هميشه زمان توئي

    + سكوت 
    روزهاي سرگرداني بي هيچ انديشه اي طي مي شود و لحظه ها بوي تکرار و مردگي را در خود لبريز کرده اند و من بي تو در انتظار تو و يا پيغامي از تو روزها را به انتظار نشسته ام. و هراسي ندارم از اينکه بگويم که من بي تو به انتهايي تلخ مي رسم. کاش روزي با هم طلوع عشق را بر خاطره ها جاودان سازيم. هنوز هم دير نيست اگر تو بخواهي تو که از همه عزيزتريني...
    + سكوت 

    روزها مي گذرد و پرنده عزيز من گويي ديگر قصد بازگشت ندارد. آسمان غريبانه عشق من را از من ربود و روياي آفتاب بس کوتاه بود. زيباي عزيزيم، در يادم ماند و زمستان بي او رنگي از سياهي در خاطرم به يادگار مي گذارد تا در خاطرم بماند آخرين لحظه هاي وداعش را. ديگر آسمان هم با من غريبه است. فرشته روياهاي من همچون پرنده اي راه به سويي ديگر نهاد و قلبم را براي هميشه در کوله باري از غم و درد مدفون کرد. يادش هميشه اشک را در چشمانم جاري خواهد ساخت، چشماني که بي گمان راهي دراز تا تاريکي مطلق ندارند. ياد زيبايي هايش هميشه مرا در غمخانه اي که ديگران بنا نهادند حبس خواهد کرد. اما من و تو را قراري بيش از اين بود که دنيا بتواند بينمان فاصله اي بسازد. در خاطرم جاودانه مانده اي. در خاطرم جاودان خواهي ماند و آسمان بي ما بر آرزوهاي ديگران آفتاب خواهد پاشيد. اما در خاطرم به ياد خواهم آورد عهدي که با تو بستم و هرگز نخواهم شکست، تا لحظه پايان. زيباي عزيزم کوله بار خستگي ها را بر شانه هايم مي گذارم و در امتداد کوچه هاي شب مرگ را به انتظار مي نشينم و خورشيد را که مدتهاست غروب کرده است و بر آسمان ابريم نمي تابد را به ديگران هديه مي کنم. يادت و خاطراتت هميشه در قلبم جاودانه مرا به سوي پايان استوار مي سازد که بي تو دنيا با تمام زيبايي هايش نازيباست.

    + سكوت 
    سلام....صبح به خير
    + دنيا 
    بايد اعتراف كنم....دلم برات تنگ ميشه....و سهم من از اين دلتنگي............

    مي خواهم هر شب بيا يي

    هر شب مهمان خوابم باشي

    هر شب سكوتم را

    صداي نفس هايت بشكند

    هر شب دستت

    نوازشگر خستگي هايم باشد

    مي خواهم هر شب

    تنهايمان را مساوي تقسيم كنيم

    هر شب

    ستاره هاي آسمان به ما چشمك بزنند

    هر شب

    با هم به صداي باران گوش دهيم

    هر شب

    با هم ترانه ي دنيا را زمزمه كني...0دنيا)

    + دنيا 
    هميشه سلام...مثل خودت بهت سلام ميدم...ولي نميتونم مثل تو حرفهاي قشنگ قشنگ بگم...................

    تا نيمه شب بيدار ماند م.

    از خيال تو در خيالم تصويري ساختم.

    از تو شعري گفتم براي تو...

    گر چه مي دا نم.

    تو شبها مي خوابي بدون ياد من.

    تو تصوير مرا در قاب فراموشي به ديوار دلت مي كوبي.

    تو كاغذ شعر هايم را مچاله مي كني.(دنيا)

    ..............

    چرا اينجوري نيگام ميكني؟

    خوب بابا ميرم .....

    سكوت عزيز

    عشق محترم نامريي

    نانسي عزيز

    برو بچ

    من رفتم

    ديگه دعوام نكنييييييييييييييييييد

    دلم نيومد اينو برات نزارم

    چراغ بياور

    از حالا براي آپ ديت بعدت كلي عكساي خوشگل آماده كردمممممممممممممممممممم. دارم ميشمارم كه آپ ديت بعديتو بخونم . لحظه هارو ميشمارم...............امشب........

    اين عكسه ابهتش به بزرگيشه . دوباره گذاشتم .............

     <    <<    96   97   98   99   100    >>    >